مامانی را ببخش
سلام فنجولک مامان
الهی قربونت برم با اینکه هنوز 1 ماه هم نشده که تو دلمی ولی من بی نهایت عاشقتم و دوستت دارمممممممم
مامانی دیشب یه حرفای بدی زد!!خیلی مامان بدی شده بود!یه کم به بابایی غر زد که کاش 1 ماهه دیگه هم صبر کرده بودیم تا موقعیت مناسب تر و ............بابایی هم خیلی ناراحت شد گفت دیگه این حرفا را نزن و ناشکری نکن!!
امروز خیلی پشیمون بودم از حرفام از صبح دارم ازت معذرت خواهی میکنی خوشگلم منو ببخش دیگه قول میدم مامان خوبی باشم!
دیروز باز رفتم دکتر چون دل و کمرم درد میکرد و نگرانت بودم خانوم دکتر مهربونم گفت طبیعیه و دلیل نداره نگران باشی!منم خیلی آروم شدم!خدا را شکر امروز حالم خیلی بهتره!
میخوام یه کم از این روزای اول واست بگم.........بابایی روزی چند بار زنگ میزنه و حالمونا میپرسه!شبا که میاد خونه هم منو میبوسه هم شما را!وقتی کنار همیم دستش رو شکممه!عاشق این کارشم....گرمای دستش بهم یه آرامش خاص میده!3 نفره بودنمونا بیشتر احساس میکنم!
شاید واسه این حرفا خیلی زوده .....ولی من این چیزا حالیم نیست!!اتو الان تو دل منی........داری کم کم شکل میگیری حتی مهم نیست که هنوز قلبم نداری و ....ولی من و بابا از همین روزای اول باهات حرف میزنیم!دوستت داریم و بی نهایت بهت وابسته شدیم!
راستی یه کم از دایی جونت بگم.......از بس روزا زنگ میزنه و پیام میده خستم کرده...همش نگرانته!!خوشحالیش بی نهایته!!!
عزیزکم خیلی دوستت دارم بازم مامانی را ببخش بوووووووووس فنجولکم